بنام خالق زیباترین داستانها
آورده اند که چو اسکندر مقدونی بر جهان مسلط شد و جهانداران را مقهور خویش ساخت ، نابهنگام مرگ را در مقابل خویش دید و ناگزیر ... پس فرمان داد(وصیت نه هاا ، فرمان!) : پس از مرگ دستهای مرا را از تابوت بیرون گذارید تا همگان ببینند که با آنهمه دارایی با دست خالی از این دنیا رفته ام.
درویش مفلوک درمانده و بی نوایی ، چون این راشنید ، او نیز وصیت کرد دستهای مرا نیز از تابوت بیرون گذارید تا همگان بدانند من نیز برای خودم اسکندری هستم.....!