سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 47691
کل یادداشتها ها : 81
خبر مایه


بنام خالق زیباترین داستانها

یه بوهایی برده بود . دوسه روزی میشد که به دستور پزشک هر پرهیزی رو ازش برداشته بودند .

مادر ، در حالیکه سعی میکرد خودش را کنترل کنه پرسید : بگو ، چه غذایی دوست داری برات درست کنم ؟ هرچی دوست داری بگو ..

و او همانطور که دست مادر را گرفته بود و سعی میکرد اورا به خودش نزدیکتر کنه ، آهسته و بریده جواب داد : مامان  __ هیچی __ هیچی نمیخوام __ پهلوم بشین __ من می ترسم ......






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ